بعد از مدتها امدم سراع وبلاگ. این روزها که تلگرام و واتساب آمده دیگر دور وبلاگ نیست. اما اینجا برای من مکانی دوستداشتنی است. دلم میخواهد برگردم و بنویسم. امسال مدت سه ماه وطن بودم و حدود دو هفته است که برگشتم خانه. متاسفانه خانه و وطن من به اندازه چندین دشت و کوه و دریا از هم دور است. اتفاقات وطن شیرین بود. اتفاقات خانه اما گفتنی. شاید نشستم و نوشتم. حتی به سان توییتر، تلگرامی!
خانه سرد است. هم از درون و هم از بیرون؛ پاییزی است. پاییزی زود هنگام. وطن اما گرم بود. گرم گرم و هنوز وسط های تابستان.
این جا همه انتظار است و انتظار و انتظار...
نمیدانم انتظارم بهسر میرسد! امید دارم که ...
دستخط یک زن... ...برچسب : نویسنده : pattern-ladya بازدید : 144